تکنیکهای نوشتاردرمانی یکی از جدیدترین روشهای درمان بیماریهای جسمی و روانی است که مورد استقبال زیاد مراجعان و درمانگران قرار گرفته است.
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که میگویند:
«من وقتی حالم خوب نیست سراغ نوشتن میرم و بعد از نوشتن به کلی روحیهام عوض میشود.»
به راستی چه اسراری در پس این ارتباط اعجابانگیز بین قلم و کاغذ وجود دارد؟
نوشتاردرمانی چیست؟
نوشتندرمانی یا نوشتاردرمانی یکی از نوظهورترین روشهای درمانی برای بیماریهای روحی و جسمی محسوب میشود که با وجود تازگی، این علم با استقبال زیادی از جانب درمانگران و مراجعهکنندگان مواجه شده است.
تکنیکهای نوشتاردرمانی که از زیر مجموعههای هنردرمانی هم محسوب میشود.
همانطور که از نامش پیداست بر پایهی نوشتن بنا شده است. در بیان سادهتر میتوان گفت که تمرکز این روش بر درمان از طریق نوشتن است نه اصول نگارشی یا ادبیات.
کاربرد نوشتادردرمانی در علم پزشکی
این روش درمان عموماً توسط روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران مورد استفاده قرار میگیرد. اما پزشکانی که تمایل دارند از بهروزترین روشها برای درمان بیماران خود استفاده کنند هم میتوانند سراغ تکنیکهای نوشتاردرمانی بروند.
یکی از اتفاقات رایجی که ممکن است به شخصه آن را تجربه کرده باشید، این است که ضمن مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات لازم همچنان به علت بیماری خود پی نبرده باشید.
سندرم بریکه چیست؟
پیر بریکه، پزشک فرانسوی، در سال ۱۸۹۵ با بررسی عواملی همچون شرح حال بیماران، میزان مصرف داروها، علت اولیهی مراجعه به پزشک، نتایج آزمایشات، نمونهبرداریها و… به این مسئله پیبرد که بسیاری ازبیماریهای آنها هیچ توجیه پزشکی ندارد.
نتیجهی تحقیقات بریکه منجر شد تا به یک نتیجهی درخشان دست پیدا کند که در گذشته به آن سندرم بریکه و در علم امروز با نام اختلال نشانهی بدنی یا سایکوسوماتیک از آن یاد میکنند.
رابطهی اعجاب انگیز ذهن و جسم
افراد مبتلا به اختلال روانتنی اغلب علائمی همچون دردهای عضلانی، سردرد، حالت تهوع، سرگیجه و یا در موارد شدتیافتهتر بیهوشی ( حالتهایی مانند غش کردن) به پزشک مراجعه و ازوضعیت جسمی خود شکایت میکنند.
این در حالی است که مشکلات آنها از لحاظ پزشکی هیچ توجیهی ندارد.
اگر این مسئله را برای اولینبار است که میشنوید، ممکن است پذیرش آن برای شما سخت و دشوار باشد اما ریشهی بسیاری از بیماریهای غیرزمینهای و ژنتیکی در روان افراد است.
انواع اختلالات روانتنی
موارد دیگری از این اختلال، افراد علائم خود را بسیارشدیدتراز چیزی که وجود دارد احساس و برای پزشک بیان میکنند. همچنین ممکن است باوجود گزارشات پزشکی که خبر از بهبود وضعیت ایشان میدهد، بهبودی در خود احساس نکنند.
در بیان سادهتر، ممکن است بیمار به دلیل دردهای جسمانی تحت فشار باشد و به دنبال راهی برای تسکین آن باشد و در مرحلهی آخر، بیماری قابل تشخیصی هم وجود داشته باشد.
اما از نظر متخصص بالینی، مقدار و ماهیت درد با گزارشاتی که بیمار از خود میدهد یکسان نباشد.
اختلال سایکوسوماتیک به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
- جسمانیسازی
- هیپوکندریاسیس (اضطراب بیماری)
- اختلال تبدیلی
- اختلال سایبر کندریا
1.اختلال جسمانی سازی
اختلال جسمانی سازی از زیر مجموعه اختلالات روانپزشکی است که بیشتر در زنان و در سنین 30 سال به بالا رخ میدهد. ابتلا به این بیماری موجب میشود که افراد طی سالهای متمادی از دردهای مختلف جسمانی شکایت کننند، در صورتی که از لحاظ فیزیکی بیماری وجود ندارد.
در این وضعیت پس از بررسی علائم و شرححال بیمار پزشک تشخیص میدهد که آیا شخص مورد نظر مبتلا اختلال جسمانی هست یا خیر.
2.اختلال اضطراب بیماری
هیپوکندر باسیس یا اختلال بیماری که ممکن است از خود بیماری هم خطرناکتر باشد یا نام اظطراب سلامتی هم شناخته میشود. این اختلال عبارت است از اضطراب مدوام به منظور ابتلا به بیماریهای خاص و خطرناک.
در این موقعیت احتمال دارد که فرد هیچ علائم از بیماری در خود نداشته باشد و تنها تصور کند که علائمی در وی وجود دارد. در موارد دیگری فردبیمار فکر میکند که قرار است در آینده به بیماری خاصی مبتلا میشود.
براساس دادههای کتاب dsm5 این باور اشتباه باید حداقل شش ماه ادامه داشته باشد و آزمایشات و نمونهبرداری های پزشکی وجود هرگونه بیماری در فرد را نقض کنند.
3.اختلال تبدیلی
(conversion disorder) یا اختلال خود تبدیلی عموما با یک یا علائم عصبی همچون ( فلج، کوری، خواب رفتگی اعضای بدن،گزگز و…) که هیچکدام نشانهی بیماری یا اختلال عصبی شناخته شده قابل توجیح نیست خود را نشان میدهد.
یکی از مهمترین راههای تشخیص این بیماری این است که در صورت بروز عوامل روانشناختی وضعیت فرد مبتلا تشدید شده و بتوان رابطهای بین علائم و دلایل کشف کرد.
به طور کلی براساس تحقیقات صورت گرفته منشا شکلگیری این اختلال به موقعیتهای استرسزا مربوط میشود.
4.اختلال خود بیمار پنداری
اختلال خود بیمار پنداری یا Cyberchondria به موقعیتی گفته میشود که فرد مدام در حال جستو جوی علائم روحی و جسمی خود در فضاهای اینترنتی است تا تشخیص دهد به چه نوع بیماری مبتلا است.
این افراد کوچکترین علائم و نشانه هارا خطری بزرگ برای سلامتی خود به حساب میآورند. منشا پیدایش این بیماری عوامل استرسزا، شیوع بیمارهای جدید و ناشناخته و دسترسی افراد به موتورهای جستو جو است که هیچ محدودیتی برای صحت اطلاعات آنها وجود ندارد.
تاثیر نوشتن برسلامت جسم و روان
همانطور که پیشتر به آن اشاره کردیم، ریشهی بسیاری از مشکلات جسمی در روان افراد است. بسیاری از محققان معتقد هستند که درد یک پدیدهی کاملاً ذهنی است.
به عنوان مثال هنگامی که جسمی سنگین با دست شما برخورد کند این فرمول در ذهن شما ساخته شده که باید احساس درد کنید و در تعیین میزان درد ذهن از تجربیات پیشین خود استفاده میکند.
یعنی برخورد کردن دست با یک میلهی آهنی درد بیشتری نسبت به برخورد با یک توپ پلاستیکی دارد.
برای به کار بردن تکینکهای نوشتاردرمانی مهمترین و تاثیرگذارترین عامل ایجاد ارتباط موثر بین فکر، چشم و دست میباشد.
در روش نگارشدرمانی تمریناتی ارائه میشود که به واسطهی آن ضمیرخودآگاه با ضمیرناخودآگاه همجهت میشود. در ادامهی این پیوند فرد میآموزد که چگونه بین این دو تعادل ایجاد کند.
روانکاوی فروید و تداعی آزاد
زیگوند فروید عصب شناس اتریشی و بنیانگذار دانش روانکاوی در حیطهی روانشناسی بود. فروید در سال 1881 پس از اخذ پذیرش از دانشگاه وین، درزمینههای مختلفی همچون اختلالات مغزی، گفتاردرمانی، عصبشناسی، آسیبشناسی و اعصاب میکروسکوپی فعالیت داشته و در سال 1902 به عنوان پرفسور شناخته شد.
فروید در روش درمانی خود، که به تداعی آزاد مشهور است، از طریق ایجاد ارتباط بین ضمیر هوشیار و ناهوشیار با هدف آشکار کردن خاطرات، احساسات و تمایلات سرکوب شده به بیمار کمک میکند تا گره از مشکلات خود باز کند.
شیوهی درمان فروید
او از بیماران خود میخواست که روی کاناپه دراز بکشند و در کمال آرامش و راحتی هرچه به ذهنشان خطور میکند را بدون کموکاست با صدای بلند بیان کنند.
از نظر فروید، صحبتهای اولیه کاملا سنجیده و هوشیارانه است اما رفته رفته ضمیر ناهشیار کنترل ذهن را به دست میگیرد وموضوعاتی را بیان میکند که افراد به طور معمول درباهی آن ها صحبت نمیکنند.
از نظر فروید، مهمترین قانون در درمان بیماری کشف علت آن است.
تکنیکهای نوشتاردرمانی
یکی از اصول اولیهی تکنیکهای نوشتاردرمانی با روش درمان تداعی آزاد فروید کاملا یکسان است. عمل نوشتن به شما کمک میکند تا به درون خود رجوع کنید.
جملات اولیهی شما به هنگام نوشتن میتواند کاملا هوشیارانه باشد اما زمانی که بیشتر بنویسید و در این مسیر از تکنیکهای نوشتاردرمانی استفاده کنید و ذهنتان را به چالش بکشید، نتیجه شباهت زیادی به درمان زیگموند فروید خواهد داشت.
امروزه درمانگران تمرینات متنوعی برای نوشتآرامی استفاده میکنند که احساسات خوبی را به مراجعهکنندگان انتقال میدهد.
مزایای استفاده ازنوشتاردرمانی
اغلب افرادی که به روانشناسان و مشاوران مراجعه میکنند، از نحوهی برخورد خشک و محیطهای سرد شکایت میکنند.
دوستی هربار که از مطب مشاور خود خارج میشد با ناراحتی میگفت وقتی درمانگر روبهی من نشسته و مدام در حین صحبت کردن به کاغذش نگاه میکند و چیزی یادداشت میکند، احساس میکنم احمق ترین موجود روی زمینم.
احساس صمیمیت
روش نوشتاردرمانی به رابطهی صمیمانه بین پزشک و درمانگر بیشتر اهمیت میدهد و درمانگر به جای انتقال احساسات منفی و تاکید بر بیماری، به مراجعه کنندهی خود احساس آرامش و اطمینان خاطر میدهد که با کمکهم می توانند از پس مشکلات بربیایند.
نوشتن بدون محدودیت
ممکن است صحبتکردن در مورد بعضی از مسائل کار راحتی نباشد اما نوشتن به این موضوع کمک میکند.
تخلیه انرژی
نوشتن یکی از راههای تخلیهی انرژی است، که در این زمینه افراد بدون محدودیت میتوانند درباهی هرچیزی هر اندازه که دوست دارند بنویسند.
تنوع ابزار
استفاده از ابزارهای مختلف نوشتاری مثل ماژیک، خودکارهای رنگی، کاغذهای متنوع و… به نویسندگان کمک میکند تا هربار تجربهای متفاوت برای خود رقم بزنند.
نوشتن راهی برای رسیدن به آرامش
نوشتآرامی با وجود تازگی و نوظهور بودنش با سرعت زیاد در حال گسترش است. در این مقاله ما تنها بخش کوچکی از این دامنهی وسیع را مورد مطالعه قرار دادیم و امید است که خواندن این مطلب شما را برای مطالعهی بیشتر تشویق کرده باشد.