ملیکا نادری

جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
درباره‌ی من

واقعیت اینه: همیشه از اینکه درباره‌ی خودم با دیگران صحبت کنم احساس معذب بودن می‌کردم. داشتن حریم شخصی برای من در اولویت بود. شاید تفاوت در سبک نگرش، عقاید‌، باورها و احساساتم مانع از این می‌شد که خود حقیقی‌ام را به نمایش بگذارم. تعداد افرادی که ملیکای واقعی را دیده‌اند، از انگشت‌های یک دست کمتر است. ما عادت کردیم برای دریافت مُهرِ تایید از دیگران، نقاب به چهره بزنیم و نقش بازی می‌کنیم. از نظر من  دلیل حال بد درونی بسیاری از آدم‌ها همین است. به قول یه نفر که میگه:

چرا همه دنبال مد روز هستند؟

چرا لباس‌های هم شکل و آرایش های یک رنگ؟

خود واقعیتون باشین مگه خود واقعیتون چه اشکالی داره؟

پوشیدن لباسی همه پسند که دوستش ندارید و در آن احساس راحتی نمی‌کنید، در نهایت یک روز، شما را خسته و آزرده می‌کند.

مدتی دور بودن از فضای مجازی (در کنار سختی ترک این عادت) زمان زیادی برای فکر کردن و نوشتن برای من فراهم کرد.

در نتیجه‌ تصمیم گرفتم تلاش کنم تا در سال جدید به خود واقعی‌ام نزدیک‌تر باشم و برای خوب بودن و تایید شدن توسط هیچ‌کس، نقش بازی نکنم.

 

نَمونه به دلت

همه‌چیز از تغییرات درونی شروع شده و کم‌کم نمود بیرونی پیدا می‌کند.

طوفانی در زندگی شما به پا می‌شود که هم ویران می‌کند و هم می‌سازد.

عادت‌های قدیمی با رفتارهای انتخابی جدید جایگزین می‌شوند.

کسانی که در سطح انرژی و هم فرکانس شما نباشند، از زندگی شما حذف می‌شوند. اگر بدانید “خودت بودن” چه لذتی دارد، دیگر حتی یک لحظه هم راضی به تظاهر کردن نمی‌شوید. از دست‌پخت مادر که نه، اما از گوشت بَره لذیذتر است. آدم شکمویی نیستم اما از آنجایی که غذا خوردن یکی از بزرگترین لذت‌های زندگی است، مثال‌های خوراکی میزنم تا به کمک تصویرسازی، مطالب بهتر در ذهن شما ثبت شوند.

یکی از دوستانم اصطلاح ساده و شیرینی دارد که در مورد همه‌چیز آن را به کار می‌برد. اولین بار هنگامی که برای خرید قهوه صبحانه به کافه‌ای رفته بودیم از زبانش شنیدم.

لته سفارش دادیم و کافه‌چی گفت که با شیرپاکتی درست نمی‌کند و مواد اولیه‌اش برای ترکیب با قهوه شیرخشک است. بنظرم ترکیب جالبی نبود از مغازه خارج شدیم.

چند قدمی که فاصله گرفتیم گفتم: شاید خیلی هم بد نمی‌شد کاش امتحان می‌کردیم.

دوستم گفت: بیا برگردیم.

گفتم: چرا؟

گفت: “نمونه به دلت”.

برگشتیم و جای شما خالی عجب قهوه‌ای بود، عالی، خاطره شد.

از آن روز به بعد هرجا که می‌شد این ماجرا را تعریف کردم.

دوست خوب من در همین لحظه، قبل از ادامه خواندن این متن چند دقیقه فکر کن.

چه کاری هست که دوست دارید آن را انجام بدی؟

من بهت میگم نمونه تو دلت.

تلاشتو بکن! شاید همونی بشه که میخوای.

 

درباره‌ی من

من متولد 11 آبانم (یادت نره تولدمو تبریک بگی)

دانشجوی رشته روانشناسی، یک مادر شاغل در حوزه‌ی تولید محتوای متنی هستم که به زبان ساده می‌نویسم.

چرا می‌نویسم؟

چون همیشه عاشق نوشتن بودم و هستم.

وقتی مینویسم در دنیایی غرق میشم که زمان و مکان در آن بی‌معناست.

همیشه از کتاب خوندن و نوشتن لذت می‌بردم و همچنان هم بخش زیادی از تفریح، کار و اوقات فراغتم در این دو خلاصه می‌شود.

اینجا جهان نوشتن من است!

به دنیای نوشته‌های من خوش آمدید.

نوشتن برایم در زندگی‌ بهترین دوست، همدم، مشاور، معلم و در نهایت همه چیز است. من با کمک نوشتن توانستم سوار بر کشتی صبر از امواج متلاطم دریای زندگی عبور کرده و به ساحل آرامش برسم.

جمله ا‌ی که همیشه از آن استفاده می‌کنم این است که:

مشکلات در زندگی همه وجود دارند نحوه‌ی برخورد ما با مشکلات است که زندگیمان را شکل می‌دهد.

بدون شک جاده‌ی زندگی من هم مثل همه‌ی افراد این کره‌ی خاکی فراز و نشیب‌هایی داشته و دارد اما من همیشه به کمک نوشتن تونستم هنگام مواجه شدن با موانع از سرعتم کم کنم، با احتیاط عبور کنم و دوباره به مسیرم ادامه دهم تا به هدفم برسم.

 

دوران تحصیل

کودکی دوران مهمی است که در ذهن هرکدام از ما با چند خاطره مبهم هک می‌شود.

دورانی که برای خیلی‌ها معنایی بجز بازیگوشی و شیطنت نداره.

اما همین دوران کودکی است که بسیاری از اتفاقات مهم نوجوانی، جوانی و به‌طور کل آینده افراد را می‌سازد.

در کودکی همیشه عاشق نوشتن بودم، اما هرگز خوش‌خط نبودم‌‌. شاید هیجان زیادی که موقع نوشتن تمام وجودم را فرا می‌گرفت، مانع از آن می‌شد که خوش‌خط بنویسم.

دوران دبستان، که همه بچه‌ها از نوشتن درس و مشق فراری بودند، من عاشقانه می‌نوشتم و کاغذ سیاه می‌کردم.

جهان نوشتن من خاکستری و بی‌رنگ نبود. من همیشه از تماشای آثار هنری لذت می‌بردم و جهان نوشتنم با مداد و خودکارهای رنگی شکل می‌گرفت.

 

انتخابی که رشته نشد

ماجرای انتخاب رشته‌ی من کمی پیچیده است، اما به‌طور خلاصه می‌گم. رشته‌ی اول من طراحی و ساخت طلا و جواهرات و رشته دومم مترجمی زبان ایتالیایی بود! سال 1399 بود که تصمیم گرفتم به سمت علاقه‌ی قدیمی و قلبی خودم یعنی نوشتن برگردم. هرچه ابزار و کتاب از رشته‌های قبلی داشتم فروختم. نیمه‌های شب بی‌خوابی عجیبی به سرم زده بود. تلفن همراهم را برداشتم و به سراغ حضرت گوگل رفتم و برای پیدا کردن کلاس آموزش نوشتن و نویسندگی. سایت‌های زیادی را زیر و رو کردم که اکثراً به نام یک نفر اشاره می‌کرد. شاهین کلانتری

مرد جوانی که سایتی داشت به نام مدرسه نویسندگی. تعدادی از مقالات و مطالب سایتش را خوندم. خبر خوب این بود که دوره‌ی جدیدش در حال برگزاری بود (دوره‌ی نویسندگی خلاق). هزینه‌ی دوره‌ آنقدری بود که بتونم با پول فروش ابزار طلاسازی و کتاب‌ها آن را بپردازم. اما شرکت در این دوره به شرط قبولی در مصاحبه تلفنی بود و این خبر از جدی بودن فضا و اهمیت تدریس به شرکت‌کنندگان می‌داد.

فرم مشاوره را پر کردم و به جست‌وجوی نام شاهین کلانتری در اینستاگرام پرداختم که بعد از دیدن محتوای پیج، مشتاق‌تر برای شرکت در کلاس‌های استاد شدم‌.

روز پر کردن فرم مصاحبه را دقیق به خاطر دارم: ۹۹/۹/۹

از چند روز قبل، مدام به خودم می‌گفتم که چطور این تاریخ را برای خودم خاص و بیادماندنی کنم و امروز بعد از گذشت چند سال، با یادآوری این تاریخ شیرین که شروع ماجرای عاشقانه من و نوشتن بود، لبخندی مملو از احساس رضایت بر صورتم شکل می‌گیرد.

مدرسه نویسندگی

قبول شدن در مصاحبه، تولدی دوباره در زندگی من بود. در کنار جمعی از دوستان قرار گرفتم که همگی مثل خودم شیفته‌ی نوشتن بودیم.

در گروه‌های مختلف عضو شدم و روابط‌ تازه‌ و ماندگاری شکل گرفت.

پس از پایان دوره‌‌ی نویسندگی خلاق، در کارگاه‌های تولید محتوا شرکت کردم و بعد از آن در دوره‌ی نویسنده مدرس و نوشتار درمانی شرکت کردم

و حالا افتخار این را دارم که در کنار دوستان و همکاران درجه یک و حرفه‌ای مدرسه نویسندگی فعالیت می‌کنم و هر روز بیشتر و بهتر یاد می‌گیرم.

 

رشته روانشناسی

همیشه از دیدن مشکلات مردم احساس ناراحتی می‌کردم و دوست داشتم به دیگران کمک کنم. مطالعه کتاب‌های گوناگون و عشق به نوشتن من را به سمت دنیای جدیدی به نام نوشتار درمانی هدایت کرد. برای اینکه در این زمینه بتوانم به صورت تخصصی و حرفه‌ای وارد شم، در دانشگاه، وارد رشته روانشناسی شدم و تحصیل کردم.

 

نوشتار‌ درمانی

نوشتار‌ درمانی از زیرمجموعه‌های هنر‌درمانی است که به عنوان یکی از جدیدترین و مهم‌ترین راه‌ها در درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نوشتار‌درمانی با انتقال اطلاعات از ضمیر ناهشیار به هشیار، از طریق نوشتن، به بیمار کمک می‌کند که به راحتی بر بسیاری از مشکلات خود آگاه شده و حتی راه‌ حل‌های مناسبی برای آن پیدا کند.

نوشتار درمانی یک رابطه‌ی صمیمی و نزدیک بین درمانگر و مراجعه کننده ایجاد می‌کند که احساس بهتری نسبت به سایر روش‌های درمانی در هردو طرف، به‌وجود می‌آورد.

نکته مهم در استفاده از روش نوشتار‌درمانی نوع بیماری و شدت بیماری است که فقط به وسیله‌ی درمانگر قابل تشخیص خواهد بود‌‌.

نوشتار‌درمانی فقط برای درمان نیست، این روش می‌تواند در بالا بردن احساس رضایت و کیفیت زندگی تاثیر چشم‌گیری داشته باشد.

 

از آینده چه می‌خواهم؟

رفیق بودن به جای مادر بودن

یکی از بزرگترین نعمت‌های من در زندگی داشتن مادری است که هرلحظه برای حضور، رفاقت و صمیمیتش خدا را شکر می‌کنم. امروز منم مادرم و تلاشم این است که به جای مادر بودن، رفیق باشم.

افتتاح یک کافه کتاب و فعالیت در حوزه‌ی روان‌درمانی از دیگر اهداف مهم من در زندگی است.

من عاشق سفرم. یکی از اهدافم سفر کردن با ماشین کمپر به تمام نقاط کشور عزیزم و ارتباط با طبیعت است.

برگزاری دوره‌های آموزشی مفید با اساتید بزرگ، یکی دیگر از آرزوهای من است. به امید روزی که سلامت‌روان هم به اندازه‌ی سلامت جسم مورد اهمیت قرار بگیرد.

 

تشکر و قدردانی

من برای طی کردن این مسیر دوستان نازنینی دارم که همیشه خدا را بابت داشتنشان شکر می‌کنم. در راس آن‌ها، باید از خواهر و رفیق دلسوزم نسیم فرخنده معروف به «نسیم قصه‌ها» بابت ایده‌ها، آموزش‌ها و هم‌فکری‌های بی‌مثالش تشکر کنم، امیدوارم که در آینده نه چندان دور بتوانم این زحمات بی‌پایان را به بهترین نحو جبران کنم.

 

آقای عیسی مهدی‌پور

آشنایی با این بزرگوار به صورت کاملاً اتفاقی رخ داد و من خوشحالم که افتخار همکاری با  ایشان را داشته‌ام. معلم مدرسه‌ی معرفت که بی‌منت بخشنده است.

 

 آقای مهدی دشتیان

طراح سایت، گرافیست، نویسنده، ویراستار، تولیدکننده محتوا و … ایشان با توانمندی‌های بی‌نظیرشان به عنوان یک برادر بزرگتر و دلسوز همراه من هستند و آرزو می‌کنم به زودی به آن نقطه‌ای که شایسته‌ی ایشان است، دست پیدا کنند.

 

در پایان ممنونم که با نظرات ارزشمندتان همراه من هستید.

ملیکا نادری

 

مقالات مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو
جستجو کردن
دسته بندی ها
مقالات مرتبط